اشعار شهادت امام محمد تقی علیه السلام!

ساخت وبلاگ

اشعار شهادت امام محمد تقی

اشعار شهادت امام محمد تقی , محمد بن علی بن موسی معروف به جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) نهمین امام شیعیان دوازده امامی بعد از پدرش علی بن موسی الرضا و قبل از پسرش هادی می‌باشد.

از او گاهی با عنوان ابوجعفر هم یاد می‌کنند. ایرانی‌ها او را به اسم امام محمد تقی یا امام جواد می‌خوانند. محمد تقی در سال ۱۹۵ هجری در مدینه به دنیا آمد و در دوران کودکی، پدرش از دنیا رفت.

پس از مرگ پدر، مأمون او را به بغداد فرا خواند دخترش را به ازدواج او درآورد. بعدها جواد اجازه پیدا کرد به مدینه برگردد، جایی که زندگی اش را وقف تدریس کرد.

بعد از مرگ مأمون، جواد دوباره به بغداد فراخوانده شد و بنا به روایات شیعی، به تحریک خلیفه جدید، معتصم و بدست همسرش مسموم شد. جواد با ۲۵ سال عمر، کوتاهترین دوران زندگی را در بین ائمه شیعیان دوازده امامی به خود اختصاص می‌دهد.

اشعار شهادت امام محمد تقی
اشعار شهادت امام محمد تقی
نوحه و مرثیه شهادت امام محمد تقی (ع)

در غمت گفته هزار است، غریب بن غریب!
دل غمین است و فکار است، غریب بن غریب!
در شبِ سرد فراقت دلِ عالم خون است
چون که پایانِ بهار است، غریب بن غریب!
چه کسی دیده که همسر بشود دشمنِ مرد
قاتلت حیله ی یار است، غریب بن غریب!
زهرِ سوزنده چها کرده میانِ جگرت
که چنین حالِ تو زار است، غریب بن غریب!
چشم خونبارِ رضا، چشم به راهت به جنان
بین که بی صبر و قرار است، غریب بن غریب!
پدرت بود غریب و تو شدی غربت کش
غصه بی حد و شمار است، غریب بن غریب!
کمی از خاک حریمت به دو چشمِ فطرس
سرمه ی چشمِ خمار است، غریب بن غریب!

مداحی شهادت امام محمد تقی (ع)

بار ديگر عالمــــي غمخــــــــانه شـــــــــد
غــم فـــــــزا از ناله جانانـــــــــه شـــــــد

در عـزاي نـــــــور چشــــــــــم احمـــــــدي
غـــــــرق ماتـــــم شـــــــد جهان سرمدي

قلزم كون و مكــــــان امــــد به جــــــــوش
مي رسـد بر گـوش دل ، بانگ ســــروش

شد پريشـــــان خاطــــــــر بدر الدجـــــــــي
ان سمــــــي مصطفــــــي ، پـــور رضـــــا

ان جـــواد جـــــــــود رب العالمـــــيــــــــن
شد مشــــــوش خاطــرش از زهر كيـــــن

در جوانــــــي شــــد خــــزان گلــــــــزار او
زرد گشتـــــــه چــــــهـــــــره گلنــــــار او

همســـرش ظلم و ستــــــم بنيــــاد كـــــــرد
بهر قتلش هر زمــــــان امــــــداد كــــــرد

بـــــــود در خانـــــــــه ولــــــي كائنـــــــات
در تلاطــــم ، كشتــــــي بهــــــر نجــــــات

زاه جانسوزش دل زهــــــــرا شكســـــــــت
دربرويش ، مشــــــــرك ملعونه بســــــت

هر چه گفت از زهــــــــــر قاتل سوختــــــم
شمع جان در نار جـــــــور افروخــــــتــــم

هيچكس غيـــــر از خدا يــــــــادش نكـــــرد
گوش بر افغـــــــــان و فــــريادش نكــــرد

عاقبـــــــت با لعل عطــــشان ، داد جـــــان
همچــــــــو جــــــدش بر لـــــــب اب روان

رخـت بســــــت و رفـــــــت از دار فنــــــا
شد جهـــــان در ماتمـــــــــش ماتم ، سرا

قطره ، جسم اطهـــــرش عريــــان نبــــود
اهل بيتش بي ســر و سامـــــان نبــــــــود

بي كفن جسمش نشد پنهــــــــــان به خاك
جسمش از خنجر نگشته چــــاك چــــــاك

اشعار شهادت امام محمد تقی

دوباره اومد شبای سینه زنا
روضه بگیرید که شده وقت عزا
مشکی بپوشید رفقا! آی رفقا!
نم نمِ بارون با چشم گریون
دلارو امشب می بریم مشهد
مشکی پوشیده پرچم گنبد
سینه زنون میگیم پای مرقد:
تسلیت آقا تسلیت اقا…
زائرا دم میگیرن با نوحه خون
چه سخته صبوری تو داغ جوون
آقاجون مارم شریک غم بدون
(یا مولا شهید مسموم رضا)
(یا مولا، جوادِ مظلوم رضا)

قاتلِ جون من شده همسر من
زخمی تیر کینه بال و پر من
می سوزه از زهر ستم پیکر من
ای مادر من.. غم پرور من
دیدی چی اومد به سرم مادر..
شد تکه تکه جگرم مادر…
میخوام با غربت بپرم مادر…
با بال خسته… قلب شکسته…
ای مادر! منم شدم مثل حسن
ای مادر! غریب می میرم تو وطن
ای مادر! آتیش به قلب من زدن
(یا مولا شهید مسموم رضا)
(یا مولا، جوادِ مظلوم رضا)

با زهر کینه، به سینه م آتیش زدن
مثل مدینه، به سینه م آتیش زدن
خدا می بینه… به سینه م آتیش زدن
ای داد از این غم… فریاد از این غم…
آتیش گرفته جگرم بابا
بیا خودت بالا سرم بابا
فک کن علی اکبرم بابا
لب تشنه ام من لب تشنه ام من
ای بابا! جلو چشامه کربلا
ای بابا! آتیش زدن به خیمه ها
ای بابا! سرا به روی نیزه ها…
(یا مولا حسین غریب فاطمه)
شاعر : جواد شیخ الاسلامی

گردآوری گروه فرهنگ و هنر نیک صالحی

نیکی ها...
ما را در سایت نیکی ها دنبال می کنید

برچسب : اشعار,شهادت,امام,محمد,علیه,السلام, نویسنده : محمد کاظم مشهدی بازدید : 110 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 5:06