از ادبیات میگوید، از رنج نویسندگی در زیر تیغ سانسور. از زندگیاش که خود داستانی شد پس از شلیک به هواپیمای اوکراینی. از دادخواهی و روایت دادخواهان. https://youtu.be/d3vMBsdnUbU?si=djAIAj-aAz9xHmZ- چهار سال پیش در چنین روز و ساعاتی برای آخرین بار در آغوششان گرفتم و بوسیدمشان. راهی ایران بودند. لحظه به لحظه سفرشان را چک کردم تا همهچیز درست پیش برود. غافل از اینکه چند روز بعد و پس از کشته شدن مرد نفرتانگیزی به نام قاسم سلیمانی، ج ا و سپاه پاسدارانش از همسر و فرزندم و همسفران بیگناهشان انتقام میگیرند. غافل از اینکه مردانی بزدل بر این زمین پیدا میشوند که بر فراز فرودگاه بینالمللیشان به یک هواپیمای مسافربری دستکم دو موشک پرتاب میکنند که هر موشک مبدل به صدها ترکش سوزان شود تا بدن مسافر و صندلی و بدنهی هواپیما را به هم بدوزد آن هم وقتی که خلبان پس از شلیک اول قصد بازگشت به فرودگاه کرده است. چهار سال است سکوت این خانه را فرا گرفته است و اشیا و خاطرات در زمان منجمد شدهاند. آنچه باقی مانده دویدن در پی عدالت است که بیگفتگو اجرا خواهد شد. https://twitter.com/esmaeilion/status/1739389845317795934?s=20 با ۳۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بالاچه رویدادهای سیاسیلینک مستقیم, ...ادامه مطلب
«صدیقه وسمقی»، نویسنده و اسلامپژوه، در واکنش به اعتصاب غذای سه روزه «فریبا کمالآبادی» و «مهوش ثابت»، زندانیان بهایی از آنها حمایت کرد و در یادداشتی نوشت: «من نیز در کنار شما به ستمهای فراوانی که بر هموطنان بهایی میرود معترضم. در طول ۴۵ سال گذشته آنقدر آوار درد و ستم بر ملت ایران فرو ریخته که موجب غفلت از رنجهای عمیق و بیکران شما شده است.» روز شنبه ۱۸آذر۱۴۰۲، مهوش ثابت و فریبا کمالآبادی، دو زندانی بهایی محبوس در بند زنان زندان اوین، با نگارش نامهای اعلام کردند که «به عنوان اعتراض به رویکرد ویرانگر حکومت و به منظور احقاق حقوق شهروندی بهاییان»، دست به اعتصاب غذای سه روزه زدند. صدیقه وسمقی، دو زن زندانی بهایی را «دوستان» خود خوانده و بر ستمهای فراوانی که بر جامعه بهایی در ایران میرود، اذعان کرده است. او در بخشی از پیامش نوشته است: «در طول ۴۵ سال گذشته آنقدر آوار درد و ستم بر ملت ایران فرو ریخته که موجب غفلت از رنجهای عمیق و بیکران شما شده است. ستمهایی که از جانب حکومت بر شما میرود، ریشه در جهالت و سنتهای ظالمانهای دارد که توسط فقیهان توجیه شده و تاکنون این توجیهات غیراخلاقی و غیرانسانی بهطور جدی به چالش کشیده نشده است. بیگمان در مسیر ایران آزاد و دموکراتیک، ما این سنتهای غلط را همراه با توجیهات ناموجه آنها پشتسر خواهیم گذاشت. باشد که با قوت یافتن جامعهی مدنی و بیداری وجدانها، اسباب برچیده شدن این همه ظلم و ستم بر پیروان بهاییت فراهم شود و فرا رسد روزی که همه اقشار ملت با حقوق و احترام برابر در کنار هم زندگی کنند و هیچکس بهدلیل آنکه زن است یا بهایی و یا سنی...، در رنج و تگنا نباشد.» خانم وسمقی که در اعتراض به رنج و کشتاری که شهروندان ایران طی یکسال گ, ...ادامه مطلب
کتاب لباس نو اثر ویرجینیا وولف، نویسندهی پرآوازهی قرن بیستم است. وولف در این داستان راوی حکایت فردی است که به یک مهمانی دعوت شده و تصور میکند که بهدلیل لباس و ظاهرش، هدف تمسخر سایر مهمانان قرار گرفته است و از این موضوع بهشدت رنجیدهخاطر میشود. دربارهی کتاب لباس نو ویرجینیا وولف (Virginia Woolf) در کتاب لباس نو (The New Dress)، تابلویی عجیب و مملو از جزئیاتی فوقالعاده دربارهی مهمانیها و شبنشینیهای کسالتآور دوران خود را در برابر ما قرار داده است؛ جایی که در آن، معیار ارزشگذاری افراد، به ظاهر، لباس و درآمد آنهاست. ویرجینیا وولف، نویسندهای خلاق و نوآور است. او را از پیشگامان جنبش مدرنیسم در ادبیات و شیوهی روایتگری جریان سیال ذهن میدانند. سبک نویسندگی نوین و خلاقانه، زنانگی، تمایلات جنسی و مرگ، مضامین اصلی داستانهای او را تشکیل میدهند. پرشهای زمانی، خطی نبودن سیر روایت و بههمریختگیهای زبانی، آثار او را به لحاظ ویژگیهای فنی برتر از بسیاری از نویسندگان قرار میدهد. وولف در تمام طول عمر خود با افسردگی شدید دستوپنجه نرم میکرد. همین افسردگی در نهایت منجر به خودکشی او شد. او از جامعهی خود ناامید بود و از جمعها دوری میکرد و شاید به همین سبب، با میبل وارینگِ داستان لباس نو، همزادپنداری میکند. ویرجینیا وولف در کتاب لباس نو، یک شب از زندگی میبل وارینگ را روایت میکند. میبل، به یک شبنشینی به میزبانی کلاریسا دالووی دعوت میشود. میبل اعتمادبهنفس چندانی ندارد و در محافل و جمعها، احساس ناامنی میکند. لباسی که او برای شرکت در این مهمانی انتخاب کرده و پوشیده است، اگرچه تمیز است و میبل، برای تهیه و پوشیدنِ آن، وسواس بسیاری به خرج داده است اما دیگر از مد افتاده محسو, ...ادامه مطلب
افسانه تو از عباس معروفی افسانه تو از عباس معروفی , عباس معروفی (زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ سنگسر) نویسنده، نمایشنامهنویس، ناشر و روزنامه نگار معاصر ایرانی مقیم آلمان است. او فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری آغاز کرد و در دهه شصت با چاپ رمان سمف,«افسانه,نویسنده ...ادامه مطلب